میراث دیزنی و چهارراه خلاقیت در حوزه عمومی

خرس عظیم پولیشی، با صورتی که لبخندی کج و معوج دارد، در صفحه نمایش حرکت می‌کند. موسیقی تهدیدآمیز بالا می‌گیرد. سایه‌ها تهدیدات ناشناخته را پنهان می‌کنند. کریستوفر رابین برای زندگی‌اش التماس می‌کند. آیا این چکش سنگینی نیست که قرار است سر یکی از شخصیت‌های فرعی را خرد کند؟

این تریلر برای فیلم ۲۰۲۳ “وینی د پو: خون و عسل” است که یک روایت از نوع فیلم‌های قاتلانه از شخصیت‌های دوست‌داشتنی A.A. Milne است، که به لطف انقضای حقوق کپی‌رایت و ورود رمان کلاسیک کودکان به حوزه عمومی در آمریکا ارائه شده‌است.

ما قبلاً در عصری زندگی می‌کردیم که پر از ترکیب‌های مجدد و استفاده مجدد، داستان‌های طرفداری و ترکیب‌ها بود. سپس رژه‌ای از شخصیت‌ها و داستان‌ها آغاز شد، به رهبری وینی د پو و میکی موس و بسیاری دیگر، که وارد حوزه عمومی شدند، جایی که هرکس می‌تواند هر کاری با هر چیزی انجام دهد و آن را به نسل جدیدی از داستان‌ها و ایده‌ها تبدیل کند.

پس از دو دهه خشکسالی ناشی از تمدیدهای کنگره بر دوره حقوق کپی‌رایت در ۱۹۹۸، آثار دوباره شروع به ورود به حوزه عمومی کردند – در دسترس برای استفاده بدون نیاز به لیسانس یا پرداخت – در ۲۰۱۹. عموم مردم در ۲۰۲۲ متوجه شدند، زمانی که وینی د پو برای استفاده آزاد شد، زیرا دوره حقوق کپی‌رایت ۹۵ ساله بر روی رمانی که او را معرفی کرد به پایان رسید.

این امکان ساخت “خون و عسل” را فراهم کرد – نه تنها یک دنباله که ماه گذشته منتشر شد، بلکه همچنین برنامه‌هایی برای سومین قسمت و برنامه‌هایی برای “پوه‌نیورس” از شخصیت‌های عمومی تحریف‌شده شامل بمبی و پینوکیو. ورود وینی د پو به عمومی پیروی شد توسط لحظه‌ای که بسیاری فکر نمی‌کردند هرگز فرا برسد: انقضای حقوق کپی‌رایت بر نسخه اصلی میکی موس، همانطور که در کوتاهی والت دیزنی در ۱۹۲۸ ظاهر شد، “Steamboat Willie.”

موش و خرس تنها آغاز کار هستند. اوج فرهنگ پاپ قرن بیستم – از جمله سوپرمن – در پیش است.

شخصیت‌های کلاسیک، داستان‌های جدید، ترکیب‌های تازه. آیا این همه به نفع سازندگان خواهد بود؟ آیا ما وارد دوران طلایی همکاری‌های میان‌نسلی می‌شویم یا ارزش‌های مالکیت معنوی با دیدن تکرار داستان‌های همیشگی خسته خواهد شد؟

آیا یک خرس قاتل وینی د پو چیزی برای نشان دادن به دنیای سرگرمی قرن بیست و یکم دارد؟

آیا این تغییر بزرگی ایجاد خواهد کرد؟

فیلم‌ها از دوران اولیه صحبت‌های هالیوود شروع به عمومی شدن کرده‌اند. کینگ کنگ، که یکی از پاهای عظیمش در حوزه عمومی قرار دارد به دلیل پیچیدگی‌ها بین شرکت‌هایی که قطعه‌ای از او را در اختیار دارند، در سال ۲۰۲۹ زنجیرهای باقی‌مانده‌اش را کنار خواهد زد. سپس، در دهه ۲۰۳۰، سوپرمن به حوزه عمومی پرواز خواهد کرد، به دنبالش بتمن، جوکر و واندر وومن به سرعت دنبال می‌شوند.

امکان سرایت داستان‌های جدید بسیار وسیع است. همچنین امکان تکرار وجود دارد. داستان‌ها و شخصیت‌های کلاسیک ممکن است کمی خسته‌کننده شوند.

فیل جانستون، نامزد اسکار که همکار نویسنده دیزنی در فیلم ۲۰۱۱ “ویران کن رالف” و همکار نویسنده و کارگردان دنباله‌اش در سال ۲۰۱۸ “رالف اینترنت را خراب می‌کند” بود، می‌گوید: «فکر نمی‌کنم تفاوت زیادی ایجاد کند.»

«مثلاً، ‘وینی د پو خون و عسل’ نوآوری بود، کمی سر و صدا کرد، فکر می‌کنم. اما اگر کسی ‘استیم‌بوت ویلی’ را به فیلم جت‌اسکی تبدیل کند، چه کسی اهمیت می‌دهد؟» او می‌گوید. «اگر پشت آن ایده جدیدی عالی باشد، شاید. اما چیزی نیست که من به آن نگاه کنم و فکر کنم، ‘خدای من، حالا که ‘خواننده جاز’ در دسترس است، می‌خواهم آن را دوباره بسازم.’»

بسیاری از خالقان واقعاً مشتاق بودند که با “گتسبی بزرگ” کاری انجام دهند، که از زمانی که در سال ۲۰۲۱ عمومی شد، به چندین تفسیر مختلف در طعم‌های بسیار متفاوت تبدیل شده است، می‌گوید جنیفر جنکینز، استاد حقوق و مدیر مرکز مطالعه حوزه عمومی دوک.

«ما بازگویی‌های فمینیستی ‘گتسبی بزرگ’ را داریم، جایی که جردن داستان را از دید خودش تعریف می‌کند، دیزی داستان را از دید خودش تعریف می‌کند،» جنکینز می‌گوید. «ما پیش‌درآمدها را داریم، دنباله‌ها را داریم، موزیکال‌ها، برنامه‌های تلویزیونی، نسخه زامبی را داریم چون همیشه اینطور است. اینها چیزهایی هستند که می‌توانید با کارهای حوزه عمومی انجام دهید. اینها چیزهایی هستند که می‌توانید با میکی موس انجام دهید.»

اما آثار و شخصیت‌های تازه در دسترس پس از سال‌ها خواسته شرکت‌های مادر برای اتصال هر خلقی به مالکیت معنوی‌شان می‌آیند. و با برخی استثناهای بزرگ به اندازه “باربی”، بازگشت‌ها کمتر شده و خود هنرمندان کمی از آن خسته شده‌اند.

«بزرگ‌ترین عامل محدودکننده در حال حاضر این است که تقریباً هر چیزی که کسی می‌خواهد باید از IP موجود باشد،» می‌گوید جانستون، که جدیدترین پروژه‌اش اقتباس انیمیشنی از «دو نفر نفرینی» رولد دال برای نتفلیکس است. «و اینکه ایده اصیل بودن به نوعی ترسناک است، قطعاً برای یک نهاد بازاریابی، زیرا آنها باید سخت‌تر کار کنند تا آن را در آگاهی عمومی قرار دهند. این نکته ناامید کننده است.»

و در حالی که شکسپیر، دیکنز و آستین در زمان‌های مختلف معادن طلای حوزه عمومی بوده‌اند، دارایی‌های دیگر مشکل‌سازتر ثابت شده‌اند. فیلم آینده «شرور» با بازی آریانا گرانده و سینتیا ارویو، تلاش دیگری برای استفاده از کار حوزه عمومی نویسنده فرانک باوم از اوز خواهد بود – که از طریق یک رمان پرفروش و نمایش برادوی فیلتر شده است – برای چسبیدن به وضعیت کلاسیک فیلم ۱۹۳۹ «جادوگر شهر اوز». تلاش‌های قبلی به کمی موفقیت منجر شدند و بیشتر آنها شکست‌های مطلق بودند، اخیراً فیلم ۲۰۱۳ «اوز عظیم و قدرتمند» از دیزنی.

(در یک عجیب‌گری از حقوق «جادوگر شهر اوز»، معروف‌ترین اثر فیلم، کفش‌های روبی دوروتی، همچنان مالکیت معنوی MGM از طریق فیلم ۱۹۳۹ است. در کتاب باوم، کفش‌ها نقره‌ای بودند.)

در ابتدا، دیزنی راه را برای موفقیت در حوزه عمومی هموار ساخت

بعضی از کاربردهای بسیار مؤثر اموال حوزه عمومی از خود دیزنی در دهه‌های اولیه‌اش آمد، با تبدیل افسانه‌ها و رمان‌های آزمایش‌شده به کلاسیک‌های مدرن مانند «سفید برفی»، «پینوکیو» و «سیندرلا». این شرکت بعداً به محافظ اصلی حقوق باارزش در صنعت سرگرمی تبدیل شد، از جهان مارول گرفته تا کهکشان جنگ ستارگان و محتوای بومی خود.

این امر به رشد بزرگی در طول سال‌ها در زمینه هنر و داستان‌نویسی طرفداران منجر شده است، که شرکت با آن رابطه مخلوطی دارد.

«وقتی نگاه می‌کنید که سازمان دیزنی واقعاً چگونه با هنر طرفداران درگیر می‌شود، خیلی وقت‌ها چشم‌پوشی می‌کند،» کوری داکترو، نویسنده و فعال که برای مالکیت عمومی گسترده‌تری از آثار تبلیغ می‌کند، می‌گوید. «همیشه فکر می‌کردم که فرصت‌های زیادی برای همکاری وجود داشت که از دست رفته است.»

او به عنوان مثال، پوشه‌هایی پر از زندگی‌نامه‌های داستانی ارواح خانه جن‌زده دیزنی ورلد را نام می‌برد، که توسط نوجوانانی که آنجا کار می‌کنند نگهداری می‌شود و او آنها را در حین کار روی پروژه‌ای با مهندسان تخیلی شرکت مشاهده کرد.

«بخشی از آن حالا بخشی از افسانه‌ها شده است،» داکترو می‌گوید. «فکر می‌کنم از نظر خلاقانه، این سازمان واقعاً آن را در آغوش گرفته است. فکر می‌کنم از نظر تجاری، این سازمان واقعاً با آن دست و پنجه نرم کرده است.»

وقتی قانون تمدید حق کپی‌رایت به مدت ۲۰ سال در سال ۱۹۹۸ به تصویب رسید، موسیقی‌دانانی از جمله باب دیلن از جمله شخصیت‌های کلیدی بودند که از کنگره خواستند اقدام کنند. نسل‌های جوان‌تر موسیقی‌دانان، که در دوره نمونه‌برداری و ریمیکس غرق شده بودند، فریاد برای تمدید دیگری را سر ندادند. بخشی از این می‌تواند به این دلیل باشد که در عصر استریمینگ، بسیاری از آنها از موسیقی ضبط‌شده کم به دست می‌آورند.

جیمی تامبورلو، که تحت نام دنتل و به عنوان بخشی از گروه پستال سرویس، موسیقی الکترونیک ضبط و اجرا می‌کند—گروهی که نامش از ابتدا با نسخه رسمی مشکلات علامت تجاری ایجاد کرد—می‌گوید هنرمندان معمولاً خوشحالند که دیگران کارهایشان را به چیزهای جدید تبدیل کنند. مشکل شرکت‌هایی است که بین آنها قرار می‌گیرند و بیشترین سود مالی را به دست می‌آورند.

«همیشه یک شرکت درگیر است،» تامبورلو می‌گوید. «فکر می‌کنم کسی اهمیت نمی‌دهد اگر فقط هنرمندان با هنرمندان باشند. احساس می‌کنم خوب می‌شود اگر بازتر و آزادتر بود. به نظر می‌رسد که بیشتر به احترام به کار اصلی مربوط است.»

او می‌گوید وقتی رپر لیل پیپ قلاب او از معروف‌ترین آهنگ پستال سرویس، «چنین ارتفاعات عظیمی» را در یک آهنگ که در یوتیوب و ساندکلاود منتشر شده بود استفاده کرد، قبل از اینکه ترتیبات قانونی لازم برای استفاده از آن در یک آلبوم را انجام دهد، «واقعاً هیجان‌انگیز بود».

جانستون می‌گوید سن و تجربه باعث شده او کمتر مالکیتی نسبت به کارهای خودش داشته باشد.

«در اوایل حرفه‌ام، هر چیزی یک توهین بود. هر چیزی مرا عصبانی می‌کرد و مانند این بود که، ‘این ایده من بود! من باید برای آن اعتبار داشتم!'” او می‌گوید. «نمی‌خواهم بگویم که من فقط آسان و بادی هستم، اما فکر می‌کنم ایده‌های واقعاً اصیل خیلی کم هستند…. ما همه در یک نقطه ای فکرهای مشابهی خواهیم داشت. بنابراین این موضوع خیلی ناراحتم نمی‌کند.»

نگرش او تغییر می‌کند اگر سازنده‌ای هنرمند نباشد بلکه یک هوش مصنوعی باشد. این یکی از مسائل کلیدی در اعتصاب‌های نویسندگان و بازیگران هالیوود در سال گذشته بود—و جنبه دیگری از فرهنگ ریمیکس است که می‌تواند چهره‌های برخی از شخصیت‌های مشهور تاریخ را به روش‌هایی که هیچ‌کس تا به حال در نظر نگرفته است تغییر دهد.

«اگر یک نویسنده احساس من را داشته باشد، برایم خوب است،» جانستون می‌گوید. «اگر یک AI از من سرقت کند، این بد است.»

اشتراک
اطلاع برای
guest
0 نظرات
نظر درون متنی
نمایش همه دیدگاه ها

اشتراک گذاری

جدیدترین قسمت‌ها

مغز بولتزمان

داستان ماشین بخار، میمون‌های تایپیست و توهم هوشیاری ما | حامی:‌ ویپاد، ترابانک پاسارگاد

شوالیه دریایی

داستان یک کشتی تحقیقاتی، دلفین‌های قاتل و نهنگ‌های قهرمان | حامی: ویپاد، ترابانک پاسارگاد

ژن خوب

داستان دو رشته مارپیچ اسرارآمیز، مقادیر زیادی اشعه گاما و خوش‌شانس‌ترین انسان جهان |‌حامی: ویپاد، ترابانک پاسارگاد