روایتی از تجاوز، الکل و سوءتفاهمهای رفتاری |
منبع: کتاب گفتگو با غریبهها |
شنیدن این قسمت برای افراد زیر ۱۵ سال توصیه نمیشود! |
حامی: باهمتا
داستان تجاوز در استنفورد
براک ترنر ۱۹ ساله هیچوقت فکر نمیکرد مجبور باشه به جرم تعارض جنسی در دادگاه حاضر بشه. او دانشجوی استنفورد و عضو تیم قایقرانی بود ولی یک مهمانی آخر هفته در دانشگاه مسیر زندگی او را تغییر داده بود. براک ادعا میکرد که همه چیز با رضایت دو نفر بوده ولی «جین دو» فردی که توسط براک مورد آزار جنسی قرار گرفته بود نظر دیگری داشت.
اما این سوء برداشت از کجا شکل میگرفت؟
برای درک این موضوع باید به دو پدیده که ارتباط مستقیم با تجاوز دارند را بررسی کرد. یکی موضوع رضایت و دیگری الکل.
پژوهشی در سال ۲۰۱۶ توسط نشریه نیویورک تایمز نشان داده که افراد تعاریف مختلف و متفاوتی را برای رضایت دارند. تعاریفی که با توجه به سن افراد و جنسیت آنها تغییر میکند. موضوعی که باعث میشود کاری که برای یک نفر به معنای رضایت است برای دیگری چنین معنایی نداشته باشد و این تقابل برداشت به سوءتفاهمات رفتاری ختم شود!
علاوه بر این، مصرف الکل انسان را به نوعی «نزدیکبینی فکری» دچار میکند. نزدیک بینی که باعث میشود انسان دیگر به عواقب کار خود فکر نکند. در این حالت سیستم فکری تند و احساسی به سیستم فکری کند انسان غلبه میکند و او سود لحظهای را به نتیجه دراز مدت ترجیح میدهد.
ترکیب این دو پدیده در پشت پرده اکثر پروندههای تعارض جنسی و تجاوز قرار دارد. داستان براک نیز یکی از این پروندهها بشمار میرفت. جوانی که ادعا میکرد هیچ کار خلاف قانونی نکرده و دختری که زندگی او نابود شده بود.
در قسمت «خاموشی بزرگ» ما به مسئله رضایت، نزدیک بینی الکی و آزار جنسی پرداختیم و سعی کردیم زیرساخت علمی و رفتاری این پدیده را بررسی کنیم!
عالی
چرا دیگه پادکست منتشر نمی کنید